کد مطلب:36478 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:552

دوراندیشی در جنگ











هنگامی كه توده های مسلمان در كوفه با امام علی (ع) بیعت كردند و معاویه بر او شورید، امام پیكی به نام «جریر» به شام فرستاد تا نامه ای به معاویه برساند كه در آن امام از او بیعت و كناره گیری از تخت حكومت را طلب می نمود.

[صفحه 136]

چون بازگشت جریر مدتی به تاخیر افتاد و آثار تصمیم معاویه بر ادامه ی سركشی آشكار شد، برخی از یاران امام پیشنهاد كردند كه بسیج عمومی را برای جنگ اعلام نماید.

پاسخ امام این بود كه فرستاده ما نزد آنهاست و تا زمانی كه او در آنجا اقامت دارد تدارك جنگ از طریق اعلام بسیج عمومی می تواند در برابر راه حل مسالمت آمیز مشكل ایجاد كند، بنابراین حضرت از این كار خودداری فرمود اما مردم را از آمادگی فردی برای نبرد منع ننمود.

امام فرمود:

ان استعدادی لحرب اهل الشام و جریر عندهم اغلاق للشام، و صرف لاهله عن خیر ان ارادوه، و لكن قد وقت لجریر وقتا لا یقیم بعده الا مخدوعا او عاصیا، و الرای عندی مع الاناه...

«آمادگی برای جنگ با مردم شام در حالی كه «جریر» نزد آنهاست، به مثابه بستن راه نجات به روی شام و بازداشتن مردم آن از رسیدن به خیر (رستگاری و طاعت الهی) است، در صورتیكه خواهان آن باشند.

اما برای «جریر» مدتی معلوم كرده ام كه اگر آن مدت سر رسد در آنجا نخواهد ماند، مگر آنكه فریب خورده یا به نافرمانان پیوسته باشد.

من بر آنم كه باید درنگ ورزید تا سرشت كارها آشكار شود. پس شما نیز بردبار باشید.»

اما در حالیكه امام آنان را به صبر و شكیبائی دعوت میكند، باز به ایشان می گوید:

«شما را از آمادگی و تدارك باز نمی دارم.

[صفحه 137]

من چند و چون این كار را سنجیده ام و زیر و بم آن را به دقت وارسی كرده ام، و برای خود جز جنگیدن یا پشت كردن به آئین محمد (ص) راهی نیافته ام.»

اما سبب آن بود كه عثمان حادثه هائی آفرید و مردم او را بر كنار نمودند، و معاویه از دستاویز قرار دادن خون او تنها در پی توجیه سركشی تمرد خویش بود.

از این رو امام می فرماید:

«او در دورانی كه بر مردم ولایت داشت بدعتها آورد كه در میان مردم بگومگوهای بسیاری برانگیخت. پس در آن باره حرفها زدند، سپس دشمنی ورزیدند، و سرانجام كار را دگر ساختند.»[1].

[صفحه 138]


صفحه 136، 137، 138.








    1. نهج البلاغه، خطبه ی 43.